توسط سميه نكوئيان in بدون موضوع
سالها منتظرِ سیصدواندی مرد است / علیاکبر لطیفیان با کدام آبرویی روز شمارش باشیم؟ عصرها منتظر صبح بهارش باشیم؟ کاروان سحرش بهر همه جا دارد تا که جا هست، چرا گرد و غبارش باشیم؟ سالها منتظرِ سیصد و اندی مرد است آنقدر مرد نبودیم که یارش باشیم گیرم… بیشتر »