ایمانت که ضعیف شد…
کمتر گذرت به مسجد می خورد….
دعایت…برایت….باور نیست….!
در قرارهایت، بی قراری!
می شوی منهای خودشناسی….
منهای خداشناسی!!!
ایمانت که ضعیف شد….
شیطان می نشیند وَر دلت و شروع می کند به پچ پچ هایی که کم کمَک تو را غافل از احوال خویش می کند…
بازیچه اش می شوی…
و گاهی حتی خودت، خودت را دودستی می دهی به دستانش….
کم کم، رنگ بندگی ات، کم رنگ می شود…
دیگر گوش دلت به صدای اذان حساس نیست…
فرقی نمی کند به حالت، این حق الله است یا حق الناس…
احکام چطور اجرا می شود!
حرف از دین شود….
می شوی علامت سکوت!
سرگرم، سرگرمی های دنیا، مسیرت هم عوض می شود…
ارزشهایت را اشتباه می گیری…
تازه می شوی استاد توهمات بندگی
دلایل من درآوردی
توجیه های بی اساس
می شوی قهرمان اینکه مشکل از جای دیگریست و تو خوبی!
آدمی تو، پر از شک و شبهه می شود….
حالا حتی دستانت روی هر چیزی کلیک می کند…
و پلک چشمانت دگر خاموش نمی نشنند روی هم….
حیا رنگ می بازد….
در بندگی ات، دودل می شوی!
ایمانت که ضعیف شد…..
اولین چیزی که دم در خانه دلت می نشیند ناامیدی ست….
ناامیدی از همه چیز….
از اینکه حتی خدا هم دوروبرت نیست….
و هرجا که خواستی برگردی
تو را ترس و وحشت فراگرفت….
ایمانت که ضعیف شد تمام مسیرها برایت، کوچه پس کوچه می شود….
می شوی قلدر خواسته هایت…
هرچه دلم خواست…هرچه خواستم…
برای خودت…تا بینهایت….دغدغه مند می شوی….
راحت حرف می زنی….
راحت قدم بر می داری….
راحت اقدام می کنی….
کاری هم نداری…این کارت به که بربخورد و درست است اصلا؟!
یک زمانی….آن زمانی که ایمانت قوی بود… احتیاط می کردی….
شیطان اگر می خواست لب تر کند…
پیش از آن، تو گوشهایت را می گرفتی….
حرف، حرف خدا بود….
آن زمان، تو عاشق بودی….
(و میدانستی :عاشقان گوش دلشان فقط به عشق شان هست….)
دلت قرص بود که خدا پشت آدمی را خالی نمی کند هرگز….
ایمانت که ضعیف شد….
منفعت طلب شدی….
پایت را در جاپاهایی که حتی مال دیگری بود، محکم کردی!
به قول دلت… مثلا زرنگ شدی…دنیادیده!!!
ایمانت که ضعیف شد نمازت از اول وقت جا ماند….
شد ادا در وقت قضا!
جای آن همه معارف و انس با دعا…
سرگرم چت های دوستانه شدی….
ایمانت که ضعیف شد….
دنبال لذت هایی بودی که حال دلت را موقتی سروسامان می داد اما…
تو همان بودی که خدا جور دیگری روی تو حساب می کرد…
اگر کمی خودت، به حال خودت می رسیدی….
مراقب بودی!
اگر روی بندگی ات قرص و محکم می ایستادی و در این راه فی سبیل الله، کم نمی آوردی….
ایمان تو ضعیف نمی شد هرگز….
گاهی فقط خودت به داد خودت می رسی….
این بندگی راه نشان دادن توانستن توست….
کم کاری نکن…
چه کسی می داند…شاید…
تو عزیزترین بنده ی اویی….
عاشق(بنده) که باشی…
خدا با توست… تو چرا با دیگری ؟!