تکنیک های رفتار با دروغگویی کودکان
مطمئنا شما نمیخواهید دروغگویی را در فرزندتان تقویت کنید، پس بهتر است با این رفتارهای او که تا ۴ سالگی طبیعی است منطقی برخورد کنید. به او اجازه بدهید داستانپردازی کند و بعد با بیانی ساده مرز بین واقعیت و تخیل را مشخص کنید. حتی زمانیکه برایش قصه میخوانید یا کارتون میبیند هم میتوانید این کار را بکنید و مثلا به او بگویید خیلی از وقایعی که در کارتون میبیند امکان وقوع ندارد، مثلا یک سگ نمیتواند زیر غلتک برود و مثل کاغذ پهن شود و دوباره به حالت اول برگردد یا اینکه سوپرمن اگرچه در کارتونها و افسانهها وجود دارد ولی انسان واقعی قادر به پرواز کردن نیست.
با عکسالعملهای تند باعث دروغگویی کودک نشوید. وقتی با لحن تهاجمی از کودک درباره کار بدش توضیح میخواهید در حقیقت کودک را به سمت دروغ گفتن سوق میدهید، چرا که او از روی ترس از راستگویی یا برای رهایی از تنبیه و مجازات دروغ گفتن را انتخاب میکند. در این شرایط حتی راستگوترین کودکان هم دروغ میگویند و هر قدر ترس از مجازات بیشتر باشد، اصرار کودک در دروغ بیشتر خواهد بود.
هیچ وقت کودک را متهم نکنید و به جای سوالهای مستقیم بهتر است در لفافه حرف بزنید تا کودک به جای انکار دست به اعتراف بزند، مثلا “نمیدونم کی این شیشه شیر رو زمین ریخته! کاش بیاد و کمکام کنه با هم تمیزش کنیم!” استفاده از جملات خبری هم کارآمدتر از توضیح خواستنهای پیدرپی است. مثلا به جای اینکه با لحن تهاجمی از کودک بپرسید “کی این شیشه شیر رو زمین ریخته؟ تو بودی؟” بهتر است جمله خبری به کار برده و این گونه موضوع را مطرح کنید که “از دستت ناراحت شدم، چون مواظب نبودی و شیشه شیر رو انداختی زمین!” قوانین خشک و سخت و تکالیف سنگین و توقع بیش از حد از کودک 4-3 ساله را در خانه فراموش کنید، چون ممکن است کودک شما را سردرگم کرده و نتواند آنها را دنبال کند و برای اینکه شما را ناامید نکرده باشد دست به دامن دروغ بشود.
تنبیه و پاداش مجزایی برای دروغگویی و راستگویی در نظر بگیرید، اما تنبیه نباید آنقدر شدید باشد که برای رهایی از آن کودک دروغ بگوید. برای جلوگیری از دروغگویی کودک، الگوی رفتاری خوبی برای او باشید. کودکان بسیاری از آموزشها را به صورت تقلیدی از اطرافیان یاد میگیرند و والدین نخستین کسانی هستند که کودک از آنها تقلید میکند.