شما باید یک تعادل و بالانسی در زندگی داشته باشید !
?بچه های من حق نداشتند روزهای تعطیل درس بخوانند ، من سه دفعه با معلم پسر کوچکم درگیر بحث شدم
فقط به این خاطر که چرا انقدر به این بچه ها تکلیف خانه میدهد که اینها صبح تا غروب باید درس بخوانند و مشق بنویسند …
?مگر ما به این دنیا آمده ایم که فقط درس بخوانیم ؟!
مگر ما به دنیا آمده ایم که علم بیاموزیم ؟!
چه کسی چنین پرت و پلایی را گفته است ؟
?ما به این دنیا آمده ایم که زندگی کنیم ، زندگی ای که هزاران جنبه و جلوه دارد !
?بعد به ما گفته اند ، باید نیازهایت را برآورده کنی . این نیازها احتیاج به تولید دارد ، این تولید احتیاج به کار دارد !
?و بعد به ما گفته اند ، اگر بروی درس بخوانی ، کار کمتر می کنی و نیازهایت را بیشتر و راحت تر و بهتر می توانی برآورده کنی . تمام شد و رفت !
?بنابراین اگر در بهشت بودیم و نیازهایمان برآورده می شد ، کسی نمی رفت دانشگاه که درس بخواند !
?بنابراین ما باید تعادل را وارد زندگیمان کنیم ورزش را وارد زندگیمان کنیم ، روابط اجتماعی داشته باشیم
توجه و گرایش نسبت به زمینه های هنری داشته باشیم ، شما قرار است وقتی را برای تلویزیون تماشا کردن اختصاص بدهید و یا زمانی را برای ول چرخیدن در خیابان یا گشتن در فروشگاه ها و…
?چون انسان باید جنبه و جلوه های مختلف زندگی را تجربه کند من که نمی توانم به یک آدمی تبدیل شوم که فقط ویتامین C میخورد ، خب می میرم
من که نمی توانم تنها کاری که می کنم
این باشد که کفش های شیک بپوشم
اما بقیه لباسهایم مزخرف و زشت و کثیف باشد باید در زندگی تعادل و بالانس را رعایت کرد !شما