ریشۀ خیلی از نقزدنها به عزاداران حسین(ع)، حسادت به لذتی است که عزداران میبرند!
مثلا نق میزند که: چیه برای امام حسین گریه میکنی؟ برو برای خودت بنشین گریه کن! یا میگه: این همه رفتی برای امام حسین گریه کردی چی گیرت آمد؟ چرا آدم نشدی؟
پاسخش اینه:
وقتی در هیئت با یک عشقی دور هم جمع میشوید، کسی که اهل این بساط نیست، وقتی تو را نگاه میکند، میدانی حسرت تو را میخورد؟ حتی ممکن است به تو حسادت هم بکند.
مثلا کسانی که به عزاداری شما حسادت میکنند، ممکن است بگویند: «چیه برای امام حسین گریه میکنی؟ برو برای خودت بنشین گریه کن. خب این همه رفتی برای امام حسین گریه کردی چی گیرت آمد؟» هی نق میزند.
بهش بگو: ببین! بله، من هنوز از امام حسین بهرهبرداری رفتاری نکردم، ولی کِیف که میکنم! بیچاره تو که همین کِیف را هم نمیکنی، نشستی داری نق میزنی و از حسادت داری میمیری! چون هیچکس را اینقدر دوست نداری که برایش بسوزی، و از سر محبت برایش خودت را بزنی. اگر هم بروی یک جایی برقصی، باز هم کِیفی که من در سینهزدن برای حسین(ع) میکنم، نمیکنی. چون آنجا برای خودت میرقصی. آدم که نمیتواند از دوست داشتن خودش اینقدر لذت ببرد! خودت هم میدانی آنجا خبری نیست.
توسط سميه نكوئيان in بدون موضوع