توسط سميه نكوئيان in بدون موضوع
عباس !
این فقط قصهی «زینب» و «سکینه» و «رقیه» نیست؛ «عباس» که باشد، حتی «حسین» هم احساس امنیت میکند !
و مگر نه آنکه در کربلا، با وجود آن همه کرب و بلا، این فقط شهادت علمدار بود که کمر سیدالشهدا را شکست!
آری! تا عباس بود، همه خیالشان جمع بود که هیچ تیری امکان اصابت به «سفینةالنجات» را ندارد اما همین که «عباس» رفت، دلهرهها شروع شد! و هنوز هم ادامه دارد… هنوز همهی بنیآدم «یل امالبنین» را صدا میزنند! هنوز همهی بچهها «عمو» را صدا میزنند! هنوز دنیا، دلتنگ «ابالفضل» است! و هنوز هم هر کجا «روضهی علقمه» باشد «امام زمان» میآید! یا عباس! گمانم ما برای تو، کم روضه خواندهایم که هنوز غیبت منتقم خون امام عاشورا تمام نشده….