سيدالشهداء(عليهالسلام) و «حالت مناميه»
روح در درون خود، حواس فراواني دارد و اگر بتواند «حالت مناميّه» پيدا كند، با تمركز حواس خود ميتواند در بيداري چيزي را ببيند كه ديگران در خواب ميبينند و اگر روح قوي باشد، ميتواند دو جانب را خوب اداره كند؛ يعني در عين حال كه در حضور مردم است و به كارهاي آنها هم ميرسد، ارتباط با عالم غيب را هم داشته باشد.
به تعبير استاد علامه طباطبايي (رضوان الله عليه) نوع حوادثي كه براي سيّد الشهدا در مسافرت كربلا پيش ميآمد، حالتهاي مناميّه بود نه حالتهاي خواب.
اگر فرمود: (إنّا لله وإنّا إليه راجعون)، در خواب نبود و وقتي علی بن الحسین (عليه السلام) سؤال كرد كه چرا كلمه استرجاع بر زبان جاري ميفرماييد؟
فرمود: «الآن به من گفتند كه اين قافله در حركت است و #مرگ آن را تعقيب ميكند»[1]. اين، در حالتِ مناميّه بود؛ يعني در حالتي كه حضرت سيدالشهدا (عليه السلام) بيدار بود اين مسئله برايشان حلّ شد.
نيز حالتي كه در جلوي خيمه در روز عاشورا، يا عصر تاسوعا براي حضرت، پيش آمد كه ديد عدّهاي به او حمله ميكنند
يا آنكه مشاهده كرد كه رسول خداصلي الله عليه و آله و سلم فرمود: تو فردا مهمان ما هستي، اينها در بيداري براي حضرت سيدالشهداء(عليه السلام) كشف شد كه اين صورت را «حالت مناميه» ميگويند؛ يعني كاري كه در خواب براي ديگران تحقّق مييايد در بيداري براي اولياي الهي پديد ميآيد.
در درون انسان اين حواس وجود دارد و اگر بتواند مشاغل بيروني را رام كند و آنها را از بين ببرد يا كم نمايد، آن حواسّ دروني آزاد ميشوند و وقتي حواس دروني آزاد شدند، روح، به تربيت آن حواس دروني ميپردازد و خودش نيز كه مجرّد است، با آن سلاحهاي دروني، اشيائي را ميبيند و هر چه را با عاقله فهميد، به قوّه مخيّله و خيال دستور ميدهد تا صورت آن را بسازد.
اينگونه نيست كه در خواب، بالذاتِ صُوَر را ببينيم بلكه معنا را ديده و برابر آن معنا، روح به قوّه خيال دستور ميدهد كه صورت بسازد. قوّه مخيّله ما طبق دستور روح عمل ميكند و تابع اوست.
[1] ـ بحار، ج 44، ص 379، ح 2.
تفسیر موضوعی قرآن در قرآن صفحه 123