در صحنه اسارت حججی چه گذشت ؟
روایت فرمانده گمنام ایرانی که ۱۰۰ رزمنده مقاومت را نجات داد !
محمد اسلامی در گفتگو با تسنیم :
حسین فرمانده عملیات بود و محسن حججی از نیروهای زرهی حسین.
چند باری اطلاع میدهند که قرار است حملهای بشود.
نزدیک صبح حدود 5 صبح یک ماشین انتحاری وارد پایگاه میشود و خودش را منفجر میکند .
در همان انفجار اول شهید حججی مجروح میشود . حسین با توجه به سابقه فرماندهیاش و تجربهای که داشت، همه را از چادر خارج میکند.
بچهها فکر میکنند که محسن حججی شهید شده است .
چادرها آتش گرفته بود، همه فرار میکنند . حسین به اندازه دو خاکریز نیروهایش را عقب میآورد.
در این منطقه 130 نیروی مجاهد عراقی بودند که حدود 87 نفر را حسین زنده نجات میدهد.
در واقع 50 ماشین مجهز به سلاح کالیبر 23 ، کالیبر 14، مجهز به توپ، سلاح اس پی جی، 50 سلاح سنگین با انواع و اقسام نارنجک و دوشکا و تیربار ، کلاش و 200 نیروی پیاده داعشی با دو ماشین انتحاری به این پایگاه حمله کرده بودند.
کالیبر 23 در شعاع 2500 متر منفجر میشود. چون ضد هوایی است در آن شرایط حسین صاف و راست قامت ایستاده و با کلاشش طوری قدم میزند که انگار در تهران قدم میزند. تیرها از بغل سر حسین رد میشود و او فرماندهی میکند.
بعد از مدتی درگیری ماشین انتحاری دوم وارد میشود. با انفجار دوم محسن حججی به هوش میآید و از آن حالت بیهوشی که نیروها فکر کرده بودند شهید شده بیرون میآید و محسن را اسیر میکنند.
نزدیک ۴ ساعت درگیری ادامه داشت
یک نارنجکی پرت میشود و ترکش کوچکی به حسین میخورد و او مجروح میشود.
هیچ وسیله امدادی نبوده که به داد حسین برسند، خونریزی شدیدی پیدا میکند اما حسین در همان شرایط خونریزی هم فرماندهی میکرد .
حسین چند باری از حال میرود و باز به هوش میآید . لحظات آخر که به هوش میآید همه مستأصل هستند که حسین چه کار کنیم؟ حسین می گوید: «صبح شده و آفتاب زده است. اینها میروند. نگران نباشید.» و واقعا خیلی زود داعشیها میروند . از همان مجروحیت و خونریزی حسین هم به شهادت رسید.
اگر حسین نبود قاطعانه میگویم تمام 130 نفر شهید میشدند و 13 ایرانی دیگر را سر میبریدند.
فرمانده شهیدمرتضی حسین پور با نام جهادی حسین قمی
توسط سميه نكوئيان in بدون موضوع