امیر المومنین علیه السلام در مورد متقین می فرماید قلوب آنها دائم محزون است. غصه متقین برای امور مادی که نیست. در آن آیه شریف هم هست كه:
أَلا إِنَّ أَوْلِياءَ اللَّهِ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُون اصلاً اولیای الهی از عالم ماده و عوارض ماده، خوف و وحشتی ندارند. پس حزن آنها برای چيست؟
دليل اول. حزن و اندوه آنها ، نه برای عالم ماده، و مادیات است؛ بلکه مربوط به اين است که خدا نکند از ملاقات حق محروم بشوم:
فَمَنْ كانَ يَرْجُوا لِقاءَ رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلاً صالِحاً وَ لا يُشْرِكْ بِعِبادَةِ رَبِّهِ أَحَدا؛ غم و حزن او به این دليل است که مبادا از لقاي حق محروم شود یا می ترسد مبادا عملي انجام بدهد که از مقامش سقوط کند
دليل سوم حزن و اندوه متقین ممكن است براي اين باشد كه می خواستند به مقامات عالیه برسند؛ ولي نرسیدهاند. می خواستند برای آنها کشف حجب بشود؛ اما نشد. می خواستند به حقیقت ولایت برسند؛ نرسیدند. به آن هدفی که داشتند يعني رسيدن به کمال عبودیت نرسیدند؛ لذا الآن محزونند. حزن آنها برای این است، نه برای اينكه امروز كاسبي کردیم يا نکردیم اصلاً اينها در دنیا نیستند. هدف، او است. از اينكه خودشان را نشناختند، تا خدا را بشناسند، محزون هستند. حضرت سلمان به چه مقامی رسید؟ همه می توانند به همان مقام برسند و استعداد آن را دارند. متقين از اينكه نرسيدهاند؛ محزون هستند
توسط سميه نكوئيان in بدون موضوع