عبدالعظیم حسنی، مرجعی برای شیعیان
?برخی خیال میکنند نظام مرجعیت در شیعه سابقهای ندارد؛ در حالی که این مسئله از عصر اهل بیت(علیهمالسلام) صورت میگرفته و با نزدیک شدن به دوران غیبت، ارجاع دادنها، بیشتر نیز میشده است.
?مثلاً ابا حمّاد رازی که از اهالی اطراف ری است و برای پرسش چند سؤال شرعی راهی سامرا شده، نقل میکند؛ پس از آنکه پرسش و پاسخها با امام هادی(علیهالسلام) تمام شد؛ امام به من فرمودند: «يَا حَمَّادُ إِذَا أَشْكَلَ عَلَيْكَ شَيْءٌ مِنْ أَمْرِ دِينِكَ بِنَاحِيَتِكَ فَسَلْ عَنْهُ عَبْدَ الْعَظِيمِ بْنَ عَبْدِ اللَّهِ الْحَسَنِيَّ وَ أَقْرِأْهُ مِنِّي السَّلَامَ؛ ای حمّاد اگر در محل خودت سؤالی درزمینه دینت داشتی؛ پس از عبدالعظیم بن عبدالله حسنی بپرس و سلام مرا به او برسان.»(مستدرکالوسائل،ج۱۷،ص۳۲۱)
در این واقعه امام دهم ما شیعیان، حضرت عبدالعظیم حسنی را به عنوان مرجعی برای شیعیان معرفی کردند.
?شیعیانی که دستیابی آنان به امام برایشان سخت بود.اما برای ما که در عصر غیبت هستیم؛ استفاده از نظام مرجعیت و تکیه کردن به علمای فقه و حدیث برای فهم وظیفه شرعی، مطمئناً کاری بیاشکال و حتی ضروری است.
?* مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل، نورى، حسين بن محمد تقى، مؤسسة آل البيت(عليهمالسلام) قم، ۱۴۰۸ ق،ج۱۷،ص۳۲۱.