دلـنـــوشـــتــــه
میتــرسم از خــودم‼️ زمـانی که؛
“دلِ مــادر خـودم” را میشــــکنم
و در عـین حـال بر احوالِ
“دلِ مادران_شهدا" گریـه میکنم…
میتــرسم از خـودم زمانی کـه؛
به نامحرم نگــاه میکنم!
و در عیـن حال هیات میروم
و بر امام_حسین اشک میریزم
و از شهدا دم میزنـم…..
میترسـم از خـودم زمانی که؛
از اهل_بیت و شهدا دم میزنـم
و نمـازم اول_وقت نیست…
میترسـم از خودم زمانی که؛
عاشق_شهادت هستم
و اخلاق و ادب ندارم…
تکلیف_مدار نیستم…
میترسـم از خـودم زمـانی که؛
از عشقِ امام_خامنه_ای دم میزنـم
و به حرف ها و خواسته هایشان بی توجهـم…
میترسـم از خـودم زمانی که؛
ریش یا چادر میگذارم
ولی گفتگو با نامـحــرم برایم عادی شده…
میترسم از خـودم زمانی کـه؛
حرفـ هایـم با عَمَلــم فرسنـگ ها فاصله دارد…
امان_از_نفس_توجیه_گر
غفلت
به قول یکی از شهدا که مےگفتن
مواظب همین کارای خورده ریز باشین! یه موقع شهادت رو ازتون دور نکنه