خانه داری و ساده زیستی حضرت زهرا سلام الله علیها
در سیره حضرت زهرا(س) قناعت و ساده زیستی امری پسندیده است و ایشان از مکتب رسول اکرم س آموخته است که این امر فخری است برای ایشان
و این در جای جای تاریخ مشهود است.
1⃣هنگامی که امیرالمومنین (ع) به خواستگاری حضرت زهرا س آمد
رسول اکرم (ص) فرمودند
يا علي(ع) آيا براي عروسي چيزي داري؟پاسخ داد يا رسول الله ص پدر و مادرم به قربانت شما از وضع من کاملاً اطلاع داريد. تمام ثروت من عبارت است از يک شمشير، يک زره و يک شتر
پیامبر ص فرمود
تو مرد جنگ و جهادی و بدون شمشير نمي تواني در راه خدا جهاد کنی و شمشیر برای تو ضروری است شتر نيز از ضروريات زندگي است و تو به وسيله آن آبکشي میکني و امور اقتصادي خود و خانواده ات را تأمين می کنی و در مسافرت بارت را بر آن حمل می کني تنها چيزي که مي توانی از آن صرف نظر کني، همان زره است و من به همان زره اکتفا مي نمايم
امیرمومنان(ع) به دستور پیامبر(ص) زره را فروخت و پیامبر(ص) آن پول را به سه بخش تقسیم کرده، بخشی از آن را برای خریدن وسایل زندگی به عنوان جهیزیه و بخش دیگر آن را برای تهیه عطریات عروسی و بخش سوم را برای پذیرایی میهمانان قرار داد.
اصحاب پيامبر(ص) وسايل خريدارى شده را بر آن حضرت(ص) عرضه كردند و پيامبر ص در حالى كه اثاث خانه دختر خود را نگاه می کرد که غالبا از حصیر و سفال بود، فرمود
اللُّهمَّ بارِك لِقَومِ جُلَّ آنيتُهُم الخَزَفُ
خداوندا زندگى را بر گروهى كه بيشتر ظروف آنها را سفال تشكيل مى دهد مبارك گردان
2⃣ خانه ای که حضرت علی(ع) و فاطمه زهرا س در ابتدای زندگی، در آن سکونت یافتند منزل حارثه بن نعمان بود که به اصطلاح در آنجا مستاجر بودند
3⃣سلمان روزی به خانه فاطمه(س) آمد و دید که ایشان چادری کهنه و وصله دار به سر دارد
سلمان متعجب و اندوهناک می شود و به یاد شاهزاده های ایرانی و شکوه و جلال آن ها می افتد، در حالی که یگانه دختر رسول خدا ص چادرش پاره و مندرس است گریه کنان می گوید غم و اندوه بر ما باد، دختران پادشاهان ایران و روم بر تخت های طلا می نشینند و پارچه های زربفت و حریر بر تن می کنند و این دختر محمد ص است که چادری ساده با دوازده وصله به سر دارد
حضرت زهرا(س) به او فرمود
《یَا سَلْمَانُ! اِنَّ اللَّهَ ذَخَّرَ لَنَا الثِّیَابَ وَ الْكَرَاسِیَّ لِیَوْمٍ آخِرٍ》
ای سلمان! خداوند متعال لباسهای زینتی و تختهای طلایی را برای روز قیامت ما ذخیره كرده است
4⃣ روزى حضرت فاطمه(س) به محضر پیامبراکرم(ص) آمدند و گفتند
《یا رَسُولَ الله ص اِنَّ سَلْمانَ تَعَجَّبَ مِنْ لِباسى، فَوَالَّذى بَعَثَکَ بِالْحَقِّ نَبِیّا مالى وَ لِعَلِىٍّ(ع) مُنْذُ خَمْسِ سِنینَ اِلاّ مِسْکَ کَبْشٍ نَعْلِفُ عَلَیْهِ بِالنَّهارِ بِعَیرَنا فَاِذا کانَ اللَّیْلُ اِفْتَرَشْناهُ وَ اِنَّ مِرْفَقَتَنا لَمِنْ اُدْمٍ حَشْوُها لِیفُ النَّخْلِ》
یا رسول خدا (ص) سلمان از لباس ساده من تعجب مى کند! قسم به خدایى که تو را به پیامبرى برانگیخته است، مدت پنج سال است که زیرانداز شبانه من و على(ع) پوست گوسفندى است که روزها علوفه شترمان را بر روى آن مى ریزیم، و بالش ما نیز قطعه پوستى است که درون آن از لیف درخت خرماست
5⃣ام سلمه مى گوید
وقتى پیامبر خدا ص با من ازدواج نمود، دخترش فاطمه س را به من سپرد
من نیز آداب زندگى را به او مى آموختم.
《وَکانَتْ وَاللّهِ ادَبُ مِنّى وَ اَعْرَفُ بِالاَْشْیاءِ کُلِّها》
و به خدا قسم او خود از من آگاهتر و به همه چیز آشناتر بود
6⃣حضرت على ع و حضرت فاطمه س از رسول خدا ص خواستند تا در تقسیم امور خانواده بین آن دو قضاوت کند
《فَقَضَی عَلَی فَاطِمَةَ(س) بِخِدْمَةِ مَا دُونَ الْبَابِ وَ قَضَی عَلَی عَلِیٍّ(ع) بِمَا خَلْفَهُ》
پیامبراکرم ص نیز کارهاى مربوط به درون خانه را براى فاطمه س و کارهاى بیرون خانه را براى على ع تعیین کرد. حضرت فاطمه زهرا (س) فرمودند
《فَلایَعْلَمُ ما دَخَلَنى مِنَ السُّرُورِ اِلاَّ اللّه ُ بِاِکْفائى رَسُولُ الله(ص) تَحَمُّلَ اَرْقابِ الرِّجالِ》
جز خدا کسى نمى داند که من چقدر از این تقسیم خوشحال شدم زیرا از شانه به شانه شدن با مردان بیگانه نجات یافتم و مشکل برخورد با مردان نامحرم از دوشم برداشته شد
7⃣ حضرت فاطمه س خطاب به همسرش امام علی ع اظهار نمودند که
《یا أبَاالحَسَن(ع) إنّی لأسْتَحی مِنْ إلهی أنْ أکَلِّفَ نَفْسَکَ ما لا تَقْدِرُ عَلَیْهِ》
ای اباالحسن ع من از خدای خود شرم دارم که از شما چیزی را در خواست نمایم و شما توان تهیه آن را نداشته باشید.
منابع
1⃣ بحارالانوار مجلسی،ج ۴۳ ص ۹۴ ۳۵۸
2⃣ الاصابه ابن حجر عسقلانی، ج۱ ص ۲۹۸
3⃣ بحار الانوار مجلسی، ج۸، ص۳۰۳
4⃣ الدروع الواقیة ابن طاووس، ص۲۷۵
5⃣ دلائل الامامة طبری، ص۸۲
6⃣ وسائل الشیعه حر عاملی، ج۱۴ ص ۱