بچه بستنی میخورد.
مادر خلاق به او دستمال میدهد تا دهانش را پاک کند.
مادر غیرخلاق دور دهانش را پاک میکند.
بچه نق میزند.
مادر خلاق به کودکش نگاه میکند و از او میخواهد تا علت بدخلقیش را بدون گریه بگوید.
مادر غیر خلاق دعوایش میکند.
پدر به مادر میتوپد که بچه را دعوا نکن.
بچه لگدی حواله پدر میکند. مادر میخندد. پدر بچه را دعوا میکند. و بعد برای آرام کردنش باز هم به او وعده و رشوه میدهند.
بچه زمین خوردهاست.
مادر خلاق با لبخند به کودکش نگاه میکند و با زبان بدن به او میفهماند طوری نیست ،بلند شو و ادامه بده
و او با خوشحالی بلند میشود و به بازی ادامه میدهد.
مادر غیرخلاق دو دستی توی سر خودش میزند و جیغ میزند و بچه را بلند میکند و مثل کیسه سیبزمینی میتکاند.
بچه میترسد و جیغ میکشد.
بعد مادر بچه را پیش خود مینشاند و به او میگوید: از جات تکان نخور وروجک.
مادر آینه درمیآورد تاآرایشش را کنترل کند.
و بچه از فرصت استفاده کرده و با این فکرپیروزمندانه
که از دست مادر فرار کردم، دوباره میرود تا بازی کند.
در مطب دکتر حوصله بچه سر رفتهاست.
مادر خلاق از کیفش کاغذ و مدادرنگی بیرون میآورد. و بچه مشغول میشود.
مادر غیرخلاق مثل گرامافونی که سوزنش گیر کردهباشد لاینقطع میگوید:
نرو، نکن، نگو، دست نزن، بیا، حرف نزن، آروم باش، بشین، ول کن، به پدرت میگم …. اعصاب همه رو خرد کردی.
الان آقای دکتر میاد آمپولت میزنه!!!
والدین نیازمند به آموزش مبانی و مهارتهای تربیت هستند.
موضوع: "بدون موضوع"
توسط سميه نكوئيان in بدون موضوع