مشاوره به پدر یک پسر کاهلنماز
بچۀ من نماز نمیخواند. در نمازش کاهلی میکند. الان هجده نوزده سالش است و دانشگاه میرود، ولی من ناراحتم که چرا در نمازش کاهلی میکند. در حالی که ما در تربیتش چیزی کم نگذاشتهایم. شما بفرمایید به او چه بگوییم؟
نماز را چطوری به پسرت معرفی کردهای؟
بالاخره یکجوری معرفی کردیم.
نه! دقیقاً بگو چگونه معرفی کردی؟
یک مقدار از تعریفهای رایج در مورد نماز گفت، تا کمکم رسید به این جملات که «نماز عشقبازی با خداست، مناجات با معبود است، راز و نیاز با پروردگار عالم است و …» با این نوع تعریف کردن از نماز لابد وقتی فرزند او سر نماز ایستاده، پیش خودش گفته: «راز و نیاز کجاست؟ من اگر رازی داشته باشم، همینجوری به خدا میگویم!» یعنی این جوان، سر نماز ایستاده و دیده که از عشقبازی و حال معنوی خبری نیست. بعدش هم به خدا گفته: «الان حال عشقبازی ندارم. خدایا بعداً برای عشقبازی میآیم. الان من وسط کار و درسم هستم.»
به آن پدر محترم گفتم: «خُب، شما نماز را اشتباه معرفی کردهای. بچهات مدتی سراغ نماز میرود، بعد که از نماز لذت نمیبرد، دیگر سراغ آن نمیرود. چون فکر میکند از نماز طرفی نبسته است. لذا خودش را شکستخوردۀ در نماز میبیند.»
بخشی از کتاب “چگونه یک نماز خوب بخوانیم؟” اثر علیرضا پناهیان