شيطان هر كسي را با تكاثر، در رشته خاص او فريب ميدهد. اگر كوثر نصيب انسان شد، به تكاثر تن در نميدهد و افراد كمي داراي اين مقام هستند.
اگر بار خار است خود كشتهاي وگر پرنيان است خود رشتهاي[1]
انسان شب و روز كار ميكند؛ يا مشغول آبياري درخت پر خار و تيغدار است، يا ريستن پارچههاي پرنياني و ابريشمي.
اگر بعد از مرگ رنج ميبرد، براي آن است كه عمري زحمت كشيده و درخت خار را آبياري كرده است. بد زباني، بد دهاني، بد قلمي، آزردن اين و آن، همه خار است. گناه و ظلمي كه ميكند مانند آبي است كه پاي درختهاي پر خار خود ريخته است. وقتي به حقيقت پي ميبرد كه تمام خارهاي اين درخت عليه او بكار گرفته ميشود.
وقتي او را در قبر ميگذارند، گويا وي را روي تشك پر از خار و تيغ نهادهاند. اگر از اين پهلو به آن پهلو بغلطد آرامشي ندارد؛ زيرا در تمام مدت عمر تلاش كرده خار پرورش دهد و بروياند.
چه آسايد به هر پهلو بغلتد هر كو كز خار سازد او نهالين
ولي نرمرفتاري و احسان انسان نسبت به مسلمين، در عين حال كه (اشدّاء علي الكفار) است، (رحماء بينهم)[2] بودن، چون پرنيان بافتن است.
امام رضا (سلاماللهعليه) عرض ميكند: «خدايا ستايش توراست اگر اطاعتت كنم و هيچ حجتي ندارم اگر تو را معصيت كنم، هر احسان و كار خيري كه به من رسيده در اثر لطف و احسان و بركت تو است؛ نه خودم در رسيدن به آن كار خير سهمي داشتهام و نه ديگران. و هيچ عذري ندارم اگر بد كنم»[3]
بنابراين، بايد ديد آيا گرفتار تكاثريم يا از كوثري، كه باطن اين عالم است چشيدهايم؟
[1] ـ مثنوي مولوي، دفتر سوم.
[2] ـ سوره فتح، آيه 29. حكمت عباداتصفحه 59
[3] ـ … سمعته يقول فى سجوده: «لك الحمد إن أطعتك، ولا حجة لى إن عصيتك، ولا صنع لى ولا لغيرى فى إحسانك، ولا عذر لى إن أسأت، ما أصابنى من حسنة فمنك يا كريم… (بحارالانوار، ج 49، ص 117)
حضرت آيت الله جوادی آملی مدظله العالی
حکمت عبادات ص 58