تاکیدبر قرائت زیارت عاشورا
سرّ اين كه سفارش كردهاند هر روز زيارت عاشورا بخوانيد و نسبت به اهلبيت(عليهمالسلام) تولّي داشته و بر آنان صلوات و درود بفرستيد و از دشمنانشان تبرّي بجوييد،
براي آن است كه طرز فكر معاندان ايشان منفور شود وگرنه هماكنون سخن از معاويه و يزيد نيست تا آنها را لعنت كنيم. نام و ياد آنها رختبربسته و قبرشان نيز زبالهداني بيش نيست، الآن سخن از فكر و راه يزيد و يزيديان عصر است[1].
زن فرعون وقتي كه به درگاه الهي دعا كرد، نگفت خدايا مرا فقط از فرعون نجات بده بلكه گفت: (ربّ ابْنِ لي عنْدك بيتاً في الجَنّة ونجّني من فرْعوْن وعمله ونجّني من القوْم الظالمين)[2] يعني مرا از فرعون و فرعونيان، كه طرفداران سنّت سيّئه و رفتار ناپسند او هستند، نجات بده. تفكرّ براي هميشه باقي ميماند هر چند كه اسم و عنوانش تغيير پيدا كند.
بعد از تار و مار شدن خوارج در نهروان و خارج شدنشان از صحنه حيات و زندگي، به عليبن ابيطالب(عليهماالسلام) عرض شد: اين مقدسهاي خشك از بين رفتند.
فرمود: «كلاّ والله إنّهم نُطَف فى أصْلاب الرجال وقرارات النساء كلّما نَجَم منْهم قرنٌ قُطِع، حتّي يَكون آخرهم لُصوصاً سَلاّبين»[3]؛
اينها نطفههايي هستند در پشت مردان و قرارگاه زنان. هرگاه مقداري از اينها از بين بروند، عده اي ديگر ظهورمي كنند تا اين كه سرانجامِ كار، سارقانِ مسلّح و رهزنانِ غارتگر خواهند شد.
اكنون نيز، هم راه سالار شهيدان زنده است و هممرام و مسلك اموي و مرواني و عباسي وجود دارد. اين كه سفارش فراوان به اشك ريختن و عزاداري كردن نمودهاند براي آن است كه « اشك بر شهيد اشتياق به شهادت را به همراه دارد » ، خوي حماسه را در انسان زنده و طعم شهادت را در جان او گوارا ميگرداند. چون اشكْ رنگ كسي را ميگيرد كه براي او ريخته ميشود و همين رنگ را به صاحب اشك نيز ميدهد.
از اينرو انسان حسينيمنش، نه ستم ميكند و نه ستم ميپذيرد. اين كه عدهاي به فكر ظلم كردن يا ظلمپذيري هستند براي آن است كه خوي حسيني در آنها نيست وگرنه شيعه خاص حسينبن علي(عليهماالسلام)نه ظلم مي كند و نه ظلم ميپذيرد.
آن كسي كه ظلمپذير است اموي مسلك است چنانكه ظالم هم اموي صفت است، هر چند كه زمزمه «يا حسين» بر لب داشته باشد. و در قيامت كه هر كسي را به نام زمامدارش صدا مي زنند: (يوْم ندْعوا كلَّ أُناسٍ بإمامهم)[4]، شخص ستمگر در صف امويان شركت مي كند.
لذا اگر انسان بخواهد بفهمد كه راهيِ راه حضرت حسين بن علي (عليهما السلام) است يا راهيِ راه امويان، بايد ببيند كه در او خوي ستمپذيري يا سلطهگري وجود دارد يا نه. اگر گرايش به اين خصلتهاي زشت را در خود ديد بايد در اخلاق خود تجديدنظر كند.
[1] ـ وصيتنامه امامخميني قدّسسرّه، مقدمه.
[2] ـسوره تحريم، آيه 11.
[3] ـنهج البلاغه، خطبه 60.
[4] ـسوره اسراء، آيه 71
▪️حماسه و عرفان ص 311
فرم در حال بارگذاری ...