منتظران ظهور
|خانه|تماس |ورود
  • « با همسر رفیق باز چگونه رفتار کنیم
  • نگاه ناپاک »
ترک گناه و رسیدن به مقاماتی عجیب
نوشته شده توسط سميه نكوئيان در 13 آبان 1396 in بدون موضوع

داستان شنیدنی شهید عارف ، احمد علی نیری
( ترک گناه و رسیدن به مقاماتی عجیب)

احمد امر به معروف و نهی از منکر را فراموش نمی‌کرد. فقط زمانی برافروخته می‌شد که می‌دید کسی در یک جمعی غیبت می‌کند و پشت سر دیگران صحبت می‌کرد در این شرایط دیگر ملاحظه بزرگی و کوچکی را نمی‌کرد با قاطعیت از شخص غیبت کننده می‌خواست که ادامه ندهد.
من در آن دوران نزدیکترین دوست احمد بودم. ما رازدار هم بودیم. یک بار از احمد پرسیدم که احمد من و تو از بچگی همیشه با هم بودیم اما سوالی از تو دارم نمی‌دانم چرا در این چند سال اخیر شما این قدر رشد معنوی کردید اما من… لبخندی زد و می‌خواست بحث را عوض کند اما دوباره سوالم را پرسیم بعد از کلی اصرار سرش را بالا آورد و گفت: طاقتش را داری؟! با تعجب گفتم: طاقت چی رو؟! گفت بنشین تا بهت بگم.

نفس عمیقی کشید و گفت یک روز با رفقای محل و بچه‌های مسجد رفته بودیم دماوند. شما توی آن سفر نبودید همه رفقا مشغول بازی و سرگرمی بودند. یکی از بزرگترها گفت احمد آقا برو این کتری رو آب کن و بیار تا چای درست کنیم. بعد جایی رو نشان داد گفت اون جا رودخانه است برو اون جا آب بیار من هم را افتادم. راه زیادی نبود از لا به لای بوته‌ها ودرخت‌ها به رودخانه نزدیک شدم تا چشمم به رودخانه افتاد یک دفعه سرم را پایین انداختم و همان جا نشستم! بدنم شروع به لرزیدن کرد نمی‌دانستم چه کار کنم! همان جا پشت بوته‌ها مخفی شدم. من می‌توانستم به راحتی یک گناه بزرگ انجام دهم. در پشت آن بوته‌ها چندین دختر جوان مشغول شنا کردن بودند. من همان جا خدا را صدا کردم و گفتم :«خدایا کمکم کن الآن شیطان من را وسوسه می‌کند که من نگاه کنم هیچ کس هم متوجه نمی‌شود اما به خاطر تو از این گناه می‌گذرم.»

بعد کتری خالی را از آن جا برداشتم و از جای دیگر آب آوردم. بچه‌ها مشغول بازی بودند. من هم شروع به آتش درست کردن بودم خیلی دود توی چشمانم رفت. اشک همین طور از چشمانم جاری بود. یادم افتاد که حاج آقا گفته بود:«هرکس برای خدا گریه کند خداوند او را خیلی دوست خواهد داشت.» من همینطور که اشک می‌ریختم گفتم از این به بعد برای خدا گریه می‌کنم. حالم خیلی منقلب بود. از آن امتحان سختی که در کنار رودخانه برایم پیش آمده بود هنوز دگرگون بودم. همین طور که داشتم اشک می‌ریختم و با خدا مناجات می‌کردم خیلی با توجه گفتم: «یاالله یا الله…» به محض این که این عبارت را تکرار کردم صدایی شنیدم ناخودآگاه از جایم بلند شدم. از سنگ ریزه‌ها و تمام کوه‌ها و درخت‌ها صدا می‌آمد. همه می‌گفتند: «سُبوحُ قدّوس رَبُنا و رب الملائکه والرُوح» (پاک و مطهر است پروردگار ما و پروردگار ملائکه و روح) وقتی این صدا را شنیدم ناباورانه به اطراف خودم نگاه کردم دیدم بچه‌ها متوجه نشدند. من در آن غروب با بدنی که از وحشت می‌لرزید به اطراف می‌رفتم از همه ذرات عالم این صدا را می‌شنیدم!

احمد بعد از آن کمی سکوت کرد. بعد با صدایی آرام ادامه داد: از آن موقع کم کم درهایی از عالم بالا به روی من باز شد! احمد بلند شد و گفت این را برای تعریف از خودم نگفتم.گفتم تا بدانی انسانی که گناه را ترک کند چه مقامی پیش خدا دارد. بعد گفت: «تا زنده‌ام برای کسی این ماجرا را تعریف نکن.»


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

آخرین مطالب
  • بیانات سال ۱۳۶۳ رهبر انقلاب اسلامی درباره اهمیت و ابعاد عید غدیر خم
  • دوازده فضیلت کوتاه و گویا از حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام
  • زیارت غدیریه
  • اعمال و آداب روز غدیر
  • حدیث از پیامبر ص
  • سرودی درباره غدیر
  • تبریک عید غدیر
  • دفاع از غدیر با استناد به قرآن
  • چرا امام علی(ع) را تحمل نمی کردند؟
  • لزوم داشتن یک رابطه خوب با خانواده همسر"
آخرین نظرات
  • شمیم  
    • شمیم تکه های ناب
    در سرودی درباره غدیر
  • علیرضابهرامی در آشنایی اجمالی با همسر محترم امام سید علی خامنه ای
  • علیرضابهرامی در آشنایی اجمالی با همسر محترم امام سید علی خامنه ای
  • جواد محقق در ذکر برای برآورده شدن حاجات مختلف
  • مهدی در سوال کفار از امام علی ع
  • بویکا  
    • https://worldbook.blogix.ir/>
    در لزوم داشتن یک رابطه خوب با خانواده همسر"
  • نیما در رسم دنیا در همین است ، آنکه آمد رفتنی ست
  • محبوبه رحیمی  
    • بصیرت سرا
    • وبلاگ من
    در لزوم داشتن یک رابطه خوب با خانواده همسر"
  • شعبانی در حکم استفاده از حنا هندی روی ناخن برای وضو گرفتن
  • امیر محمدی در هرگز با اسامی اهلبیت و پیامبران علیهم السلام و مقدسات جک نسازیم
  • مهدی در سوال کفار از امام علی ع
  • اشرف افغان در رسم دنیا در همین است ، آنکه آمد رفتنی ست
  • جولیکا  
    • http://seraj1349@yahoo.com>
    در رسم دنیا در همین است ، آنکه آمد رفتنی ست
  • جولیکا  
    • http://seraj1349@yahoo.com>
    در رسم دنیا در همین است ، آنکه آمد رفتنی ست
  • جولیکا در رسم دنیا در همین است ، آنکه آمد رفتنی ست
  • جعفر محمدنژاد در هرگز با اسامی اهلبیت و پیامبران علیهم السلام و مقدسات جک نسازیم
  • roz در ذکر برای برآورده شدن حاجات مختلف
  • کوچو  
    • http://divarijat.ir>
    در هفت تابلوی موفقیت در اتاق
  •  
    • منتظران ظهور
    در اصل قضيه "عشق " است!
  •  
    • منتظران ظهور
    در اصل قضيه "عشق " است!
Sidebar 2
This is the "Sidebar 2" container. You can place any widget you like in here. In the evo toolbar at the top of this page, select "Customize", then "Blog Widgets".
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            
منتظران ظهور
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات
جستجو
موضوعات
  • همه
  • بدون موضوع
  • مذهبی
  • عوامل بازدارنده موفقیت
فیدهای XML
  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان