سرش می رفت قولش نمی رفت
نوشته شده توسط سميه نكوئيان در 16 مهر 1396 in بدون موضوع
تابوت شهیدکه آمد
مادر کفن را بازکرد
فرزند دلبندش سر در بدن نداشت
خندید وگفت:
قول داده بود بیاید و آمد …
پسرم همیشه سرش میرفت
قولش نمیرفت
مثل الان
فرم در حال بارگذاری ...