“کنترلِ بیرونی، عادتِ ویرانگرِ زندگی های زناشویی”
فرض اصلی کنترل بیرونی این است که:
اگر من احساس ناخشنودی می کنم، خود من مسئول این احساس نیستم، بلکه دیگران و رویداد ها و عوامل خارج از کنترل من، آن را در من ایجاد کرده اند و مقصرند یا دست خودم نیست، بلکه مغز من به لحاظ ساختاری یا شیمیایی به گونه ای است که بدون آن که من بخواهم، این مشکل را ایجاد می کند.
در این فرض، هرگز شیوه ی انتخاب اٙعمال ما توسط خودم، علت ناخوشایندمان محسوب نمی شود. افرادی که از زندگی زناشویی خود ناخشنودند، با توسل به روانشناسی کنترل بیرونی معتقدند: من تقصیری ندارم؛ همسرم عامل تمام این ناخشنودی هاست و من وظیفه خود می دانم که برای تغییر و اصلاح رفتار های او هر کاری می توانم انجام دهم، حتی اگر به قیمت جان او تمام شود.
برای انجام این وظیفه، یعنی تغییر دادن دیگری، معمولا از یکسری رفتار های کلیشه ای استفاده می کنیم؛ من این رفتار ها را هفت رفتار مخرب کنترل بیرونی نامیده ام. به این خاطر می گوییم کلیشه ای اند که تقریبا همه یِ ما مدام و هر روز این رفتار ها را در رابطه با دیگران تکرار می کنیم، بدون آن که فکر کنیم این رفتار ها تا چه میزان عامل ناخشنودی خودمان و دیگران بوده و هستند. این رفتار های مخرب عبارتند از:
۱) انتقاد کردن.
۲) سرزنش کردن.
۳) شکوه و شکایت کردن.
۴) غرغر کردن.
۵) تهدید کردن.
۶) تنبیه کردن.
۷)باج دهی برای کنترل کردن دیگران.
از این رو این عادات را مخرب می دانیم که اگر برای مدت طولانی اعمال شوند، زندگی های زناشویی بسیاری را از بین می برد .
فرم در حال بارگذاری ...