منتظران ظهور
|خانه|تماس |ورود
  • « نا امیدی ممنوع
  • حاجت های مادی و معنوی »
ماجرای زن و مرد و بادمجان
نوشته شده توسط سميه نكوئيان در 21 شهریور 1396 in بدون موضوع

ماجرای زن و مرد وبادمجان

شیخ علی طنطاوی ـ رحمت الله علیه ـ در خاطرات و یادداشت‌هایش می‌گوید:
در دمشق مسجد بزرگی به نام مسجد جامع توبه وجود دارد که مسجدی با برکت و دارای اُنس و زیبایی است. بدین خاطر به آن مسجد توبه می‌گویند که آن‌جا قبلاً خانه‌ِی فحشا و منکرات بوده است، یکی از پادشاهان مسلمان در قرن هفتم هجری آن را خریده و ویرانش نمود و به جایش مسجدی ساخت.
تقریباً هفتاد سال پیش، در این مسجد عالمی با عمل به نام شیخ سلیم سیوطی به تعلیم و تربیت مشغول بود؛ وی مورد اعتماد اهل محل بود و مردم در امور دینی و دنیوی به او مراجعه می‌کردند.
در آن‌جا شاگردی وجود داشت که در فقر، پرهیزگاری و عزت نفس ضرب المثل بود و در یکی از اتاق‌های مسجد می‌زیست.
باری دو روز بر او به حالت گرسنگی گذشت که چیزی برای خوردن نداشت و نه پولی که با آن غذایی بخرد؛ روز سوم احساس کرد که با مرگ فاصله‌ی چندانی ندارد. با خود اندیشید که چه کار کند
دید که هم اکنون در حالت اضطرار قرار دارد که شرعاً خوردن گوشت مردار و یا دزدی به اندازه‌ی نیازش جایز است. بنابراین دزدی را به اندازه‌ای که کمرش را راست نگه‌دارد، ترجیح داد.
[طنطاوی می‌گوید: این داستانی واقعی است که من اشخاص آن را می‌شناسم و در جریان تفاصیل آن نیز قرار دارم و من فقط آن‌چه را که آن مرد انجام داد، بیان می‌کنم و حکمی به خوب و بد و یا جایز و ناجایز بودن کار او نمی‌دهم.]
این مسجد در یکی ازمحله‌های قدیمی واقع شده بود و خانه‌های آن‌جا به سبک قدیم به هم چسبیده و بام‌هایشان با هم متصل بود؛ طوری که شخصی می‌توانست از روی بام‌ها از اوّل محله تا آخر برود.
این جوان پشت بام مسجد رفت و رسید به خانه‌ای که هم‌جوار مسجد بود، در آن خانه چشمش به چند زن افتاد، فوراً چشمانش را پایین گرفت و دور شد.
باز به سوی دیگر نگاه کرد، دید که خالی است و از آن بوی غذا می‌آید. هنگامی که آن بو به مشامش رسید، از شدت گرسنگی انگار مانند یک آهن ربا او را به طرف خود می‌کشید. خانه‌ها یک طبقه بیش نبود، لذا از پشت بام به روی بالکن و از آن‌جا به داخل حیاط پریدشتابان به سوی آشپزخانه رفت و درِ دیگ را برداشت، دید درآن بادمجان‌های شکم پر (دلمه‌ای) قرار دارد. یکی را برداشت و از شدت گرسنگی پروایی به داغ بودن آن نداشت؛ از آن یک گاز گرفت و تا خواست آن را ببلعد، عقل و دینش برگشتند.
با خود گفت: پناه بر خدا! من طالب علم و مقیم مسجد هستم، باز وارد خانه‌های مردم شوم و دزدی کنم؟!
این کارش بر او سنگینی نمود و پشیمان شد و استغفار کرد و بادمجان را سر جایش گذاشت و از همان راهی که آمده بود، برگشت و وارد مسجد شد و در حلقه‌ی درس شیخ نشست؛ در حالی که از شدت گرسنگی نمی‌توانست آن‌چه را که می‌شنود، بفهمد.
وقتی که درس تمام شد و مردم پراکنده شدند، زنی در حالی که کاملاً پوشیده بود، آمد ـ در آن زمان زن بی حجاب اصلاً وجود نداشت ـ، با شیخ گفتگویی کرد که او متوجه سخنانشان نشد.
شیخ به اطرافش نگاهی انداخت و جز او کسی دیگر را نیافت. صدایش زد و پرسید: ازدواج کرده‌ای؟
گفت: نه.
پرسید: آیا می‌خواهی ازدواج کنی؟
او ساکت شد!شیخ دوباره پرسید: بگو می‌خواهی ازدواج کنی؟
گفت: سرورم! به خدا قسم من پول یک نان را هم ندارم، با چه ازدواج کنم؟
شیح گفت: این زن به من خبر داد که شوهرش وفات کرده و او در این شهر غریبه است و به جز عموی پیر و فقیری کسی دیگر را در این‌جا و در این دنیا ندارد و او را با خودش آورده است ـ شیخ به او اشاره کرد که در کنار حلقه‌ی درس نشسته بود ـ و این زن خانه و زندگی شوهرش را به ارث برده است و دوست دارد تا طبق سنت خدا و رسولش با مردی ازدواج کند تا از تنهایی به در آید و مردان بدسرشت و حرامزادگان بر او طمع نکنند، آیا می‌خواهی با او ازدواج کنی؟
گفت: بله.
باز از زن پرسید: او را به عنوان همسر قبول می‌کنی؟
پاسخ او هم مثبت بود!
عموی زن و دو شاهد را فرا خواند و آن‌ها را به عقد هم‌دیگر درآورد و از طرف خود مهریه‌ی زن را پرداخت نمود و به او گفت: دست زن را بگیر و زن هم دست او را گرفت و او را به خانه‌اش برد.
وقتی وارد خانه شد، نقاب از چهره‌اش برداشت، مرد زیبایی و جوانی را در او مشاهده کرد و دید که این خانه همان خانه‌ای است که پیش از این وارد شده بود!
زن پرسید: میل به خوردن داری؟
گفت: بله.
رفت و درِ دیگ را برداشت و همان بادمجان را دید و گفت: عجیب است؛ چه کسی وارد خانه شده و آن را گاز گرفته است؟
مرد به گریه افتاد و داستان خویش را برایش تعریف کرد.
زن گفت: این نتیجه‌ی امانت داری است؛ تو خود را از خوردن بادمجان حرام باز داشتی، الله سبحانه وتعالیٰ تمامِ خانه و صاحب‌خانه را به صورت حلال به تو عطا کرد!

نظر از:  
  • یارب از ابر هدایت برسان بارانی
  • زیبایی های زندگی
  • از کتابی که خوانده ام
  • انچه از ما منتشر شد

جالب بود

1396/06/21 @ 15:28


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

آخرین مطالب
  • بیانات سال ۱۳۶۳ رهبر انقلاب اسلامی درباره اهمیت و ابعاد عید غدیر خم
  • دوازده فضیلت کوتاه و گویا از حضرت امیرالمومنین علی علیه السلام
  • زیارت غدیریه
  • اعمال و آداب روز غدیر
  • حدیث از پیامبر ص
  • سرودی درباره غدیر
  • تبریک عید غدیر
  • دفاع از غدیر با استناد به قرآن
  • چرا امام علی(ع) را تحمل نمی کردند؟
  • لزوم داشتن یک رابطه خوب با خانواده همسر"
آخرین نظرات
  • شمیم  
    • شمیم تکه های ناب
    در سرودی درباره غدیر
  • علیرضابهرامی در آشنایی اجمالی با همسر محترم امام سید علی خامنه ای
  • علیرضابهرامی در آشنایی اجمالی با همسر محترم امام سید علی خامنه ای
  • جواد محقق در ذکر برای برآورده شدن حاجات مختلف
  • مهدی در سوال کفار از امام علی ع
  • بویکا  
    • https://worldbook.blogix.ir/>
    در لزوم داشتن یک رابطه خوب با خانواده همسر"
  • نیما در رسم دنیا در همین است ، آنکه آمد رفتنی ست
  • محبوبه رحیمی  
    • بصیرت سرا
    • وبلاگ من
    در لزوم داشتن یک رابطه خوب با خانواده همسر"
  • شعبانی در حکم استفاده از حنا هندی روی ناخن برای وضو گرفتن
  • امیر محمدی در هرگز با اسامی اهلبیت و پیامبران علیهم السلام و مقدسات جک نسازیم
  • مهدی در سوال کفار از امام علی ع
  • اشرف افغان در رسم دنیا در همین است ، آنکه آمد رفتنی ست
  • جولیکا  
    • http://seraj1349@yahoo.com>
    در رسم دنیا در همین است ، آنکه آمد رفتنی ست
  • جولیکا  
    • http://seraj1349@yahoo.com>
    در رسم دنیا در همین است ، آنکه آمد رفتنی ست
  • جولیکا در رسم دنیا در همین است ، آنکه آمد رفتنی ست
  • جعفر محمدنژاد در هرگز با اسامی اهلبیت و پیامبران علیهم السلام و مقدسات جک نسازیم
  • roz در ذکر برای برآورده شدن حاجات مختلف
  • کوچو  
    • http://divarijat.ir>
    در هفت تابلوی موفقیت در اتاق
  •  
    • منتظران ظهور
    در اصل قضيه "عشق " است!
  •  
    • منتظران ظهور
    در اصل قضيه "عشق " است!
Sidebar 2
This is the "Sidebar 2" container. You can place any widget you like in here. In the evo toolbar at the top of this page, select "Customize", then "Blog Widgets".
خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            
منتظران ظهور
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات
جستجو
موضوعات
  • همه
  • بدون موضوع
  • مذهبی
  • عوامل بازدارنده موفقیت
فیدهای XML
  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان