نماز دقّ الباب خانه خداست
هر كس در اين در زدن جدّيتر و پيگيرتر است، اميدش به گشوده شدن اين در و ديدن روي صاحبخانه و اكرام از سوي او بيشتر است. آن كس كه در نماز انگيزهاي جز اسقاط تكليف ، راحت شدن، بار سنگيني را بر زمين نهادن و مانند آن ندارد هرگز نميتواند حال كسي را دريابد كه خود را در حضور مالك و ملك بيچون و چراي هستي ميبيند، بلكه تصور هم نميتواند بكند.
اميرمؤمنان(عليهالسلام) هنگام نماز به گونهاي بود كه گويا همانند ستون يا بناي بيحركت ميايستاد و در ركوع و سجود همانند كسي كه پرنده بر سرش نشسته است، آرام بود.
هيچ كس جز عليبنابيطالبو سيدالساجدين(عليهماالسلام) نميتوانست با نماز خود نماز رسول خداصلي الله عليه و آله و سلم را ترسيم كند:[1]
چنانكه گفتهاند: هنگام نماز ميلرزيد و رنگش تغيير ميكرد و وقتي از علت آن ميپرسيدند، ميفرمود:
وقت اداي امانتي فرارسيد كه خداوند آن را بر آسمانها و زمين عرضه كرد… :[2] ،
[1] ـ دعائم الاسلام، ج1، ص208؛ بحار الانوار، ج81، ص265
[2] ـ بحار الانوار، ج81، ص248.[ادب فناي مقربان جلد6 - صفحه 47]
فرم در حال بارگذاری ...